شهید دکتر چمران

رحمت

ارسال شده در 28 اردیبهشت 1396 توسط فاطمه محمودي در بدون موضوع


باسلام و ارادت به تمامی مخاطبین وبلاگ ام 

وقتی به اسم الله نگاه میکنی میبینی فقط یک اسم هست که حقیقت علم  رحمت و رحمانیت در این اسم نهفته است بعضی ادمها هم همینطوری هستند فقط یک اسم هستند ولی وقتی باهاشون برخورد میکنی میفهمی رحمانیت  و رحمت در ذاتشون هست نه ظاهرشون چون به حقیقت علم  پی برده اند مسیر رو درست رفته اند. ان شالله ماهمه این افراد رو سر لوحه خودمون قرار بدیم تا به خدا برسیم و شبیه خدا بشیم وقتی همه  به حقیقت علم و رحمت رو فهمیدیم و درک کردیم او خواهد امد .وجهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.

نظر دهید »

یا مهدی (عج)

ارسال شده در 21 اردیبهشت 1396 توسط فاطمه محمودي در بدون موضوع

 

امروز روز تولد بهترین خلق خداست امروز بایدبهترین لباس تو بپوشی امروز روز خاصی امروز همه موجودات شادهستند چون منجی عالم بشریت پا به این جهان میزاره تا با ظهورش جهان رو پر از عدل و داد کنه، ای خدا میشه امروز اقامون به ببینیم همگی بهش بگیم اقا ولادت مبارک.

اقا بیا زودتر این زمین و اسمان و همه منتظران تو شاد کن،  ای فدای خاک زیر پایت  بیا عدالت رعایت کن تا همه بدانند مهدی فاطمه حضرت علی دیگری است   اقا روز تولدت یک نظر کلی به همه مردم دنیا بکن و عیدی شون بده امین یارب العالمین 

نظر دهید »

بزرگترین وظیفه‌ منتظران ازمنظر رهبر انقلاب

ارسال شده در 20 اردیبهشت 1396 توسط فاطمه محمودي در بدون موضوع

 

بزرگترین وظیفه‌ منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.

 
به گزارش حلقه وصل، رهبر معظم انقلاب چشم انداز حرکت ملت ایران را دستیابی به تمدن اسلامی می دانند؛ برای دستیابی به این تمدن شناخت اصول حاکم بر فرهنگ کشور یک امر ضروری است و این شناخت سرعت حرکت جامعه را به سوی تمدن اسلامی بیشتر خواهد کرد.

 در ذیل بخشی از کتاب «الزامات فرهنگی پیشرفت» به منظور شناخت اصول حاکم بر پیشرفت فرهنگی کشور در باب اتکاء بره فرهنگ انتظار از منظر رهبر معظم انقلاب آمده است که در ادامه میاید.

انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن و خود را از همه جهت برای هدف قیام امام زمان آماده کردن

انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است.

انتظار بی عملی نیست؛ یک عمل، یک تقویت انگیزه و نشاط پویایی در همه زمینه ها است

انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی این‌که دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آماده‌سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه‌ی زمینه‌ها.

ملت های مظلوم دنیا نیازمند امید به اصلاح آینده که حاصل انتظار است، می باشند

ما ملت ایران باید به این معنای انتظار، بیش از گذشته تکیه کنیم؛ چون دنیای بشری، به انتظاری که ما داریم، محتاج است. این امیدی که در دل ملت ایران وجود داشت و در سایه‌ی آن توانست این کارهای بزرگ را انجام بدهد، ملتهای ضعیف و مظلوم دنیا، امروز به این امید احتیاج دارند؛ آنها هم باید این امید را پیدا کنند. اگر پیدا کردند و نور امید در دل ملت ها تابید، کارهای دنیا اصلاح خواهد شد و مشکل ملتهای مظلوم، اگر نگوییم به صورت کامل، به صورت معتنابهی - ولو در طول چند سال - حل خواهد شد. اما اگر این امید، در دلها نتابد و همان‌طوری که شیطانها خواستند مردم مأیوس باشند، ملتها مأیوس بمانند، روزبه‌روز وضع بدتر خواهد شد.

فکر انتظار، نقطه مقابل فضای یاس آلودی است که استکبار القا می کند

این عید(سالروز میلاد حضرت مهدی(عج)) مایه‌ی امید و درست نقطه‌ی مقابل آن فضای یأس‌آلودی است که استکبار میخواهد در مقابل چشم مستضعفان عالم به وجود بیاورد. اگر امروز شما سیاستگذاران و طراحان برنامه‌های استکباری را مشاهده کنید، خواهید دید که از مهمترین کارها و هدفهای آنها یکی این است که در مقابل چشم مردم، فضای یأس‌آلودی نسبت به اصلاحاتی که باید انجام بگیرد، ایجاد کنند. ملتها باید از صلاح مأیوس بشوند، تا حربه‌ی استکبار کارگر بیفتد؛ والّا اگر ملتها امیدوار باشند و امیدوار بمانند، حربه‌ی استکبار چندان کارگر نیست. سعی میکنند فضای تیره‌یی را در مقابل چشمها ترسیم کنند؛ فضای تیره به این معنا که به ملتها تفهیم کنند که نیروی ذاتی شما، فرهنگ شما، اعتقادات شما، شخصیت و هویت ملی شما، نمیتواند برای شما کاری انجام بدهد؛ باید قدرتهای بزرگ به شما کمک کنند تا بتوانید حرکت کنید.

درست صدوهشتاد درجه مقابل این فکر، فکر انتظاری است که بر محیط ما و بر محیطهای طرفداران مذهب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) حاکم است.

رابطه بین مردم ما با ولی الله اعظم یک رابطه قلبی و دائمی است

ارتباط قلبی یکایک مردم مؤمن با مقام ولایت عظمی و ولی الله اعظم، یکی از برکاتی است که از مشخص بودن مهدی موعود(عج) در عقیده مردم ما ناشی می شود… رابطه بین شیعیانی که این اعتقاد را دارند، با مقام ولایت و مهدی موعود، یک رابطه دائمی است و چه قدر خوب و بلکه لازم اس که یکایک ما، قلبا هم این رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ کنیم. طبق همین زیاراتی که وارد شده و بعضا مأثور است و به احتمال زیاد به خود معصوم(ع) مستند می باشد، این رابطه قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دائم در دل انسان زنده نگه می دارد.

باید خود را از لحاظ عملی و پیوندهای دینی با مؤمنین و پنجه درافکندن با زورگویان آماده کنیم

بزرگترین وظیفه‌ی منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت میکردند، منتظران حقیقی بودند. کسی که وقتی کشور اسلامی مورد تهدید دشمن است، آماده‌ی دفاع از ارزشها و میهن اسلامی و پرچم برافراشته‌ی اسلام است، میتواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید، پشت سر آن حضرت در میدانهای خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را میبازند و زانوانشان سست میشود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آنها را به خطر میاندازد، انجام دهند؛ اینها چطور میتوانند منتظر امام زمان به حساب آیند؟ کسی که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینه‌های صلاح را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق صلاح بایستد.

نظر دهید »

ماه شعبان

ارسال شده در 16 اردیبهشت 1396 توسط فاطمه محمودي در بدون موضوع

 

ماه شعبان

اگرکسی منزلت این دعوت عظیم را بشناسد ناچار است که توجه کند تا مشمول دعوت شده و در آن داخل شود. شعبان برای سالک به سوی خدای تعالی یکی از منازل سلوک در عمر انسان است و برای آن شأن عظیم و فضیلت کثیری است و در آن به بیان برخی بزرگان، شبی از شب های قدر واقع شده و مولودی در آن بوجود آمده است که خداوند به وسیله او زمین را پر از عدل و داد می کند. از این جهت فضا جهت نزدیک شدن به امام زمان (علیه السلام) بسیار مهیا شده و حفظ رابطه قلبی با ایشان آسان تر می شود.


وظیفه اخلاقی ما در ماه شعبان، آن است که تا جایی که می توانیم یاد خدا و توجه به خدا را چنان در دل خود زنده کنیم که کانه در حال نگاه کردن به چشمان خدا هستیم! جهت حفظ یاد خدا نیز غیر از یادآوری قلبی و بدون واسطه، اذکاری هم بیان شده است. در حقیقت اذکار مختلف توجه انسان را به یکی از جهات خداوندی سوق می دهند.

این ماه به پیامبر (صلی الله و علیه وآله) منسوب شده است و از روایات مختلف می توان ارزش و اهمیت این ماه را فهمید؛

مثلاً از پیامبر روایت شده است که “شعبان شهری رحم اللّه من أعاننی علی شهری” شعبان ماه من است خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند. « وسایل الشیعه، ج 10، ص 497»

همچنین از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که ” ما فاتنی صوم شعبان مذ سمعت منادی رسول اللّه (صلی الله و علیه وآله) ینادی تلی شعبان فلن یفوتنی ایّام حیاتی صوم شعبان ان شاء اللّه”

روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدا(صلی الله و علیه وآله) فریاد می کرد. بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی ام فوت نخواهد شد.اگر خدا بخواهد.

همینطور از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت است که چون ماه شعبان داخل مى‌شد، حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) اصحاب خود را جمع مى‌ کرد و مى‌ فرمود: اى گروه اصحاب من! مى‌دانید این چه ماهى است، این ماه شعبان است و حضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) مى ‌فرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه روزه بدارید، براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود، به حق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مى‌ کنم که از پدرم حسین بن على (علیه السلام) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین (علیه السلام) که هر که شعبان را روزه دارد، براى محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوى خدا، خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.

همچنین روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.

مناجات شعبانیه

در کتاب المراقبات در باره مناجات شعبانیه چنین آمده است: “و مناجات شعبانیه آن حضرت معروف است و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامیست و برای خاطر آن به ماه شعبان مانوس می شوند بلکه انتظار آن را می کشند و مشتاق آمدن ماه شعبان می گردند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیت معامله بنده با خدا (جل جلاله) مندرج، و وجوه ادب در طریق معرفت حق و سوال و دعا و استغفار نسبت به خدای (جل جلاله) بیان شده است. و استدلالات لطیفه ای که سزاوار مقام عبودیت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریحه واضحه ای (در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او)تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات سالکان و شکوک منکران و وحشت اهل ریبه را برطرف کرده و بطوری که شخصی از اهل معرفت تفسیر نموده، اشاره ای به معرفت نفس است که طریق معرفت رب می باشد.”

حضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) مى ‌فرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه روزه بدارید، براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود، به حق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مى‌ کنم که از پدرم حسین بن على (علیه السلام) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین (علیه السلام) که هر که شعبان را روزه دارد، براى محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوى خدا، خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.


همچنین روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.

همچنین برخی، از مراتب سه گانه انسان نام برده اند که در این دعا به آنها توجه شده است.

مراقبه در ماه شعبان

بزرگانی از عرفا توصیه های خاصی برای استفاده هر چه بهتر از ماه های رجب، شعبان و رمضان ارائه می داده اند. ممکن است بپرسیم چه عملی بهتر است که در این ماه انجام شود؟ جواب این است که هر عملی در واقع توجه دادن انسان به آن چیز است. عمل صالح آن عملی است که انسان را به خدا توجه می دهد و مراقبه همان توجه دائمی به خداوند و در نظر گرفتن او در هر حال است. بنابراین وظیفه اخلاقی ما در ماه شعبان، آن است که تا جایی که می توانیم یاد خدا و توجه به خدا را چنان در دل خود زنده کنیم که کانه در حال نگاه کردن به چشمان خدا هستیم! جهت حفظ یاد خدا نیز غیر از یادآوری قلبی و بدون واسطه، اذکاری هم بیان شده است. در حقیقت اذکار مختلف توجه انسان را به یکی از جهات خداوندی سوق می دهند.

البته اگر به این توجه بکنیم که انسان در هر کاری از توجه کردن اجتناب ناپذیر است، اهمیت این توجه را در می یابیم. چه اینکه کنترل توجه و نفی خطورات یکی از مراتب سلوکی می باشد.

اعمال مخصوص به شعبان
اعمال مخصوص این ماه که شامل صوات شعبانیه، مناجات شعبانیه و گفتن و خواندن برخی اذکار و ادعیه خاص این ماه حتماً زمینه استفاده بهتر از این ماه را فراهم می سازد. بنابراین حق اینست که تلاش خود را برای بهره مندی از این ماه بکار گیریم.

نظر دهید »

سالروز ولادت حضرت ابوالفضل(عليه السلام)

ارسال شده در 11 اردیبهشت 1396 توسط فاطمه محمودي در بدون موضوع

 

 

 

 

حضرت ابوالفضل العباس نخستين فرزند از ازدواج حضرت امير المؤمنين على(عليه السلام) و ام البنين بود ايشان در روز چهارم شعبان سال 26 هجرى در مدينه چشم به جهان گشودند.

ماجراى ازدواج على(عليه السلام) با ام البنين

قضيه ازدوادج مادر مكرمه اش ام البنين با حضرت على(عليه السلام) بدين گونه بود كه پس از شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) على(عليه السلام) برادرش عقيل كه در علم نسب شناسى آگاهى كامل داشت و قبايل و خصلت هاى اخلاقى و روحى انها آشنا بود را به حضور طلبيد و از وى خواست كه براى آن حضرت همسرى شايسته و از قبيله اى كه اجدادش از شجاعان و دلير مردان باشند پيدا كند تا ثمره ازدواجشان فرزندانى شجاع و رشيد باشند پس از مدتى عقيل زنى از طايفه بنى كلاب را به حضرت معرفى كرد كه داراى آن ويژگى ها بود نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان بودند. حضرت با وى ازدواج نمود و او نيز وظيفه مادرى و سر پرستى براى فرزندان حضرت زهرا(عليها السلام) را به عهده گرفت و آنان را چون فرزندان خود بلكه بيشتر از فرزندانش دوست مى داشت گويند وقتى وى را فاطمه صدا مى زدند وى گفت مرا فاطمه صدا نكنيد زيرا فرزندان با شنيدن نام فاطمه به ياد غم هاى مادرشان مى افتند و ناراحت مى شوند بلكه مرا خادم خود بناميد. و حضرت على(عليه السلام) ولى را ام البنين يعنى مادر پسران ناميد و به اين نام شهرت يافت.

تولد حضرت عباس

حضرت ابوالفضل نخستين فرزند از چنين بانوى با معرفت و حق شناسى بود تولد وى، خانه على(عليه السلام) و دل مولا را غرق نور و سرور ساخت وقتى كه به دنيا آمد حضرت على(عليه السلام) در گوش او اذان و اقامه گفت نام خدا و رسول خدا را بر گوش وى خواند و نام او را عباس قرار داد.

با آن كه اين نوزاد بسيار خوش منظر و زيبا بود به طورى كه وى را قمر بنى هاشم ناميده اند و به ماه شب چهارده تشبيه نموده اند و حضرت وى را به نام عباس نام نهاد و آن به اين علت بود كه عباس هم به معناى شير شرزه و خشمگين است و هم به معناى عبوس و چهره گرفته زيرا كه ايشان نسبت به ظالمان چهره اى خشمگين داشتند.

در روز هفتم تولدش گوسفندى را به عنوان عقيقه ذبح كردند و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند.

با آن كه هنگام تولد پدر خوشحالى مى كند، حضرت گاهى قنداقه عباس خردسال را در آغوش مى گرفت و آستين دست هاى كوچك او را بالا مى زد و بر بازوان او بوسه مى زد و اشك مى ريخت حضرت در پاسخ ام البنين نسبت به اين كار فرمود اين دست ها براى كمك و يارى به برادرش حسين قطع خواهد شد.

حضرت عباس در خانه على(عليه السلام) و در دامان مادر با ايمان وفادارش و در كنار امام حسين رشد كرد و درس هاى بزرگ انسانيت صداقت و اخلاق را فرا گرفت تربيت خاص امام على(عليه السلام) بى شك در شكل دادن به شخصيت فكرى و روحى اين نوجوان سهم عمده اى داشت روزى حضرت على(عليه السلام) عباس خردسال خود را نشاده بود و حضرت زينب(عليها السلام) هم حضور داشت امام به اين كودك عزيز گفت به بگو يك عباس گفت يك فرمود بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت شرم دارم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ام دو بگويم حضرت از معرفت اين فرزند خوشحال شد و پيشانى عباس را بوسيد.

شجاعت و شهامت عباس

دلاورى هاى اين نوجوان از زمان پدر بزرگوارش در جنگ هاى آن حضرت با مخالفين نمودار بود كه برخى جلوه هايى از شجاعت اين نوجوان را در جنگ صفين در تاريخ ثبت كرده اند. گويند: در يكى از روزهاى نبرد صفين نوجوانى از سپاه على(عليه السلام) بيرون امد كه نقاب بر چهره داشت و از حركات او نشانه هاى شجاعت، هيبت و قدرت هويدا بود از سپاه شام كسى جرأت نكرد به ميدان بيايد معاويه يكى از مردان سپاه خود به نام ابى شقاء كه دلاورى نام آور بود را گفت به جنگ اين جوان برو وى گفت اى امير شأن بالاتر از آن است كه جنگ وى بروم بلكه من هفت پسر دارم و يكى از آنها را مى فرستم تا او را از پاى درآورد وى يكى از پسرانش را فرستاد كه از پاى درآمد پسر بعدى اش را فرستاد كه او هم به سرنوشت برادر قبل دچار شد تا اين كه هر هفت پسر در نبرد با او كشته شدند و در اين هنگام پدر خود به ميدان كارزار آمد و پس از رد و بدل شدن ضرباتى چند ابن شعثاء نيز بمانند فرزندانش به هلاكت رسيد كه اين موجب تعجب حاضران شد حضرت على(عليه السلام) وى را فرا خواند و نقاب از چهره اش برداشت و پيشانى اش را بوسيد و در اين هنگام همگان ديدند كه اين نوچوان عباس بن على قمر بنى هاشم است.

و همچنين نقل كرده اند در جنگ صفين هنگامى كه سپاه معاويه بر آب مسلط بودند و سپاه اسلام در تشنگى به سر مى برد جمعى را در ركاب امام حسين(عليه السلام) فرستاد كه شريعه فرات را از سپاه دشمن پس بگيرند كه در اين جمع كه موفق به باز كردن راه آب براى سپاه اسلام شده بودند حضرت عباس نيز حضور داشت.

پس از مرگ معاويه كه حاكم مدينه مى خواست از امام حسين(عليه السلام) براى خلافت يزيد بيعت بگيرد سى نفر از جوانان بنى هاشم به فرماندهى حضرت عباس با شمشيرهاى برهنه بيرون خانه و پشت در ايستاده بودند و منتظر اشاره امام بودند كه اگر نيازى باشد مانع بروز هر حادثه اى شوند و اينان در تحت فرماندهى حضرت عباس قرار داشتند.

فضائل عباس

حضرت امام سجاد درباره حضرت عباس مى فرمايد: خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكارى كرد و از جان خود گذشت چنان فداكارى كرد كه دو دستش قلم شد خداوند نيز به او همانند جعفر بن ابى طالب در مقابل آن دو دست قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرداز مى كند عباس نزد خداوند مقام و منزلتى بسيار بزرگ دارد كه همه شهيدان در قيامت به او غبطه مى خورد.

چنانچه شاعر نيز در اين باب مى گويد:

چون اقتدا به جعفر طيار كرده ايم برد از ماست با پرِ جان در فضاى دوست

در پيروى زخط علمدار كربلاست دوستى كه داده ايم به راه رضاى درست

امام صادق نيز در ستايش از حضرت عباس مى فرمايد:

عموى ما عباس داراى بصيرة نافذ و ايمانى استوار بود همراه امام حسين جهاد كرد و آزمايش خوبى داد و به شهادت رسيد.

علم عباس

وى تنها به عنوان يك قهرمان نامدار و دلاور مطرح نبود بلكه فضائل علمى، تقوايى او و دانش رفيع را از خردسالى از سرچمشه علوم الهى به دست آورده بود چنانچه برخى روايات اشاره به اين نكته دارند كه وى از زمان كودكى شروع به تغذيه علمى نموده است.

مقام فقهى او بسيار بالا بوده است و در نزد راويان مورد وثوق و اعتماد بوده است و از جهت پارسايى در درجه بالا قرار داشت چنانچه برخى از رجاليون درباره ايشان گفته اند: عباس از فقيهان و دين شناسان اولاد ائمه بود، عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود و ديگران نيز وى را اين گونه تعريف نموده اند كه عباس از بزرگان و فاضلان فقهاى اهل بيت بود بلكه وى عالم استاد نديده بود.

حضرت عباس و امام حسين(عليهم السلام)

حضرت عباس همان جايگاه را نسبت به امام حسين(عليه السلام) داشت كه حضرت على نسبت به پيامبر(صلى الله عليه وآله)داشت ايشان پشتوانه و تكيه گاهى براى امام حسين بودند چنانچه امير المؤمنين چنين جايگاهى را نسبت به پيامبر داشت.

عباس همان طور كه على(عليه السلام) هميان نان و خرما به دوش مى گرفت و براى مستمندان مى برد او نيز به اتفاق برادرش حسين(عليه السلام) بسيارى از گرسنگان مدينه را سير مى كرد عباس همچنانكه على كه باب حوائج دربار پيامبر بود و هر كس رو به ساحت ايشان مى كرد اول على(عليه السلام) را مى خواند وى نيز باب حوائج آستان امام حسين بود و هر كس براى رفع حوائج به دربار حسين مى شتافت عباس را مى خواند.

عباس مانند پدر كه در بستر پيغمبر خوابيد و فداكارى كرد در روز عاشورا براى اطفال و آوردن آب فداكارى كرد.

القاب حضرت عباس

براى ايشان 16 لقب شمرده اند كه هر كدام جلوه اى از فضائل، كرامات و عظمت وى را نشان مى دهد و ما برخى از آنها را برمى شمريم.

1 ـ عباس: چون مثل شير حمله مى كرد دلير بود ترس در دل دشمن مى ريخت و فريادهاى حماسى اش لرزه بر اندام حريفان مى افكند.

2 ـ ابوالفضل: نام پسرش فضل بود و هم اين كه وى پدر فضيلت و خوبى ها بود و فضل و نيكى زاده او و مولود سرشت پاكش بود.

3 ـ ابوالقربه: (پدر مشك) به خاطر مشك آبى كه بر دوش مى گرفت و از كودكى ميان بنى هاشم سقايى مى كرد.

4 ـ سقا: به خاطر اين كه آب آور تشنگان بخصوص در سفر كربلا بود.

5 ـ قمر بنى هاشم: وى در ميان بنى هاشم زيباترين و جذاب ترين چهره را داشت و چنين ماه درخشان در شب تار مى درخشيد.

6 ـ باب الحوائج: آستان رفيعش قبله حاجات و توسل به آن حضرت بر آورند و نياز دردمندان است

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 14
 خانه
 تماس
 ورود
 << < آذر 1404 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

شهید دکتر چمران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان